اگر مي خواهيد با وبسايت ما تبادل لينک کنيد لينک ما را با نام " ♥♥هواداران استقلال قهرمان♥♥ "
قرار دهيد و در بخش تماس با ما و يا نظرات لينک خود را قرار دهيد.
تبليغات
زنگ های مذهبی برای موبایل
مجموعه ۴۰ زنگ مذهبی برای موبایل تقدیم به کاربران عزیز
شعر زیبای زیر بهمراه چند شعر دیگر در این مجموعه صوتی قرار دارد
اگر این اشعار مورد علاقه کاربران عزیز می باشد ، بفرمایند که بقیه آثار این هنرمند شاعر نیز در سایت قرار بگیرد
شب رفتنت عزیزم هرگز از یادم نمی ره
واسه هر کسی که می گم قصش رو آتیش می گیره
دل من یه دریا خون بود،چشم تو یه دنیا تردید
آخرین لحظه نگاهت غصه داشت باز ولی خندید
شب رفتنت یه ماهی توی خشکی رفت و جون داد
زلزله خیلی دلا رو اون شب از غصه تکون داد
اما اون شب شیشه های خونه رو زدن شکستن
پا با پام عکسای نازت اومدن تا صبح نشستن
تو چرا از اینجا رفتی تو که مثل قصه هایی
گِلم از چه چیزی باشه؟نه بدی نه بی وفایی!
شب رفتنت نوشتی شدی قربونیِ تقدیر
نقره ی اشکای من شد دور گردنت یه زنجیر
شب تلخ رفتن تو گلدونامون اشکی بودن
قحطی سفیدیا بود،همه انگار مشکی بودن
شب رفتنت که رفتی گفتی دیگه چاره ای نیست
دیدم اون بالاها انگار عکس هیچ ستاره ای نیست
شب رفتن تو یاسا دلمو دلداری دادن
اونا عاشقن ولیکن،تنها نیستن که،زیادن
بارون اون شب دستشو از سر چشمام بر نمی داشت
من تا می خواستم ببارم،هرکسی می دید،نمی زاشت
شب رفتن تو رفتم سراغ تنها نوارت
اون که واسم همه چیز بود،آره، تنها یادگارت
سرنوشت ما یه میدون زندگی اما یه بازی
پیش اسم ما نوشتن،حقته باید ببازی
شب رفتن تو خوندن واسه من همه لالایی
یکی می گفت تو غریبی یکی می گفت بی وفایی
شب رفتن تو ابرا واسه گریه کم آوردن
آشِناها برای،زخم باز شدم مرهم آوردن
شب رفتن تو تسبیح از دست گلدونا افتاد
قلب آرزوهام انگار واسه ی همیشه وایساد
شب رفتن تو غربت جای اونجا اینجا پیچید
دل تو بدون منظور رفت و خوشبختیم رو دزدید
شب رفتن تو دیدم یکی از قناریا مرد
فرداش اما دست قسمت اون یکی رم با خودش برد
شب رفتن تو چشمات راست راستی چه قهری داشتن
این همه آدم،چرا من؟پس با من چه فرقی داشتن؟
شب رفتنت پاشیدم همه اشکام رو تو حجره
قولت رو آروم گذاشتم پیش قرآن لب طاقچه
شب رفتنت دلم رفت پیش چشمایی که خیسن
پیش شاعرا که دائم از مسافر می نویس
شب رفتن تو دیدم تا که غم نیاد سراغت
هیچ زمون روشن نمی شه واسه ی کسی چراغت
شب رفتن تو دیدم خیلیه غمهای شاعر
روی شیشمون نوشتم می شینم به پات مسافر
برو تا همه بدونن که سفر اون قدا بد نیست
واسه گفتن تو اما هیچ کی شاعری بلد نیست...